شعر دو تا شاعر یکی زن یکی مرد که در وصف جنس خودشون شعر گفتن رو یه جا خوندم باحال
(اه اه اه چه از خود راضی)
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید
(خوشم می یاد اینجام بعد مردا هستین)
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید
(پس چرا مدل موهاتون مثه ما درست می کنین؟؟)
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید
( خیلی بی ادبی اصلا ازت انتظار نداشتم به نادر می گم حالت بگیره)
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
(آره جون خودت اگه آهو ختنی پس چرا تو کیفت پر عطر و اسپرس؟ )
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
(همین الان خودت گفتی اول مرد آفرید بعد زن که عجبا الان می گه تو را به همراه من آفرید عزیزم شما رو همراه ما آفرید )
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
( بی کس و بی وطن شدن لطفه آخه خنگول )
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید
(آخه گوش شنوا یادش رفته بود برایه شما بذاره اینجوری جبران کرد)
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
( ای جانم این بیت خودش گویا بود بهتر من چیزی نگم ای جان)
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
(کجان اینا؟ ما که کیس خوب ندیدیم )
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید
(خب دیگه بالاخره هر کی اندازه جنبش)
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
(ببین همش ناشکری می کنی )
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید
(حرف دهن خدا نزار عزیزم )
ناهید نوری
به نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
آفرین هزار آفرین آفرین آقا نادر
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
ببین تازه از گل بوده این شدیم بابا ایول
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسنالخالقین
احسنت احسنت باریک باریک
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدا قسمت شمام کنه ایشالا خانوما
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیباییام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونهام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
وای وای خوب ضایع کردی آقا خوووووب آخه اون خانوم بالایی می گفت طاووسن از این حرفا. سوسکم نیستن
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بیریا آفرید / جدا از حسادت و بیخشم و کین
درود درود انقدر قشنگ و شیوا حرف می زنی که من اصلا لال شدم دو تا در میون یه احسنت می گم فقط
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
خدا لعنتش کنه ای ای ای
من ساده چیدم از آن تک درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
ای کوفتت بشه تو مریت گیر کنه از از لوزالعمده نه از جزایر لانگرهاوست بزنه بیرون ای ای یه سیب ویار کردیا یه عمر ما رو بدبخت کردی
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مهجبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
منظور از این / این گوش بودا دوستان نه جایه دیگه
که زن از همان بدو پیدایشات / نشسته مداوم تو را در کمین
عین بختک افتادن تو زندگی ما مردا چی می خواین آخه؟؟
آقا نادر ایول بابا باریک اون لبت اون دستت باید طلا گرفت آفرین احسن
نادر جدیدی
داداشدرود.
ممنون از نظرت.
این شعرتم خیلی باحاله آهنگت هم آدمو یاده مافیا میندازه.تو کازینو ها و کاباره های اون موقع همچین آهنگی میخوندن.(البته تو فیلم دیدما)
83340 بازدید
404 بازدید امروز
367 بازدید دیروز
1190 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian